یکی از شب های سرد و مه آلود لندن در اواخر قرن نوزدهم است او پشت پنجره پلاک ۲۲۱ بی خیابان بیکر ایستاده و از پشت پرده های ضخیمی که با دکور ویکتوریایی اتاق کاملا هماهنگی دارد بیرون را دید میزنند. jhf بیکاری را ندارد و حوصله اش حسابی سر رفته. زیر لب زمزمه می کند: "پس این قاتل و جنایتکار های لندن کجا هستند".
ادامه مطلبدندان در جمجمه نوجوان پرتغالی جا ماند
های ,لندن ,اش ,حسابی ,سر ,لب ,سر رفته ,حسابی سر ,اش حسابی ,رفته زیر ,زیر لب
درباره این سایت